🌐 ایلام نو / دکتر حمید احمدی نژاد 🔹تاریخ ایلام را که نگاه می‌کنی در سال ۱۳۵۲ به استانی مستقل تبدیل شده است. تا پیش از این سال ایلام جزئی از کرمانشاه محسوب می‌شد، اما ذهن مسئولان کرمانشاه در همین سال محبوس شده و گویا دستان‌شان برای ورق زدن تقویم به شدت می‌لرزد.🔹 مخالفت با […]

🌐

ایلام نو / دکتر حمید احمدی نژاد

🔹تاریخ ایلام را که نگاه می‌کنی در سال ۱۳۵۲ به استانی مستقل تبدیل شده است. تا پیش از این سال ایلام جزئی از کرمانشاه محسوب می‌شد، اما ذهن مسئولان کرمانشاه در همین سال محبوس شده و گویا دستان‌شان برای ورق زدن تقویم به شدت می‌لرزد.
🔹 مخالفت با انتقال مدیریت نفت و گاز و پُز دادن امکانات مرز خسروی نسبت به ایلام حکایت از آن دارد که مسئولان کرمانشاه تمایل ندارند مرز ذهنی‌شان را با مرز جغرافیایی منطبق کنند.

🔹شما که به قول خودتان ظرفیت‌ها و امکانات‌تان بسیار بیشتر از ماست پس انتقال آب‌باریکه نفت و گاز و میل زائران به مرز مهران این همه پریشانی ندارد.
🔹بخیل نباشید، این همه سال شما مدیریت نفت و گاز را داشتید بگذارید از این پس ما هم آن را تجربه کنیم. ما ایلامی‌ها قبول داریم که رینگ رقابت با داوری‌ِ یک‌طرفه از آن شماست و قبول داریم که زورمان به سمبه‌ی پر زورتان نمی‌رسد. اما شما هم بپذیرید نام نانِ نفت ایلام بر سفره‌ی کرمانشاه جا گرفتن و تبلیغ ظرفیت خود به بهای گوشزد کردن محرومیت ما چیزی جز استعمارگری نیست.
🔹بپذیرید ایلام استانی مستقل شده و آن همسایه‌ای نیست که همسایه از آن ارث ببرد. اصلا اگر مال‌مان یکی‌ست و سفره‌هایمان جدا نیست نفت و گاز ما از آن شما و طاق بستان شما از آن ما.
🔹القصه داستان سرمایه‌های ما و کرمانشاه داستان گاوهای نظریه‌ی سیاسی است. به این معنا نگاه مسئولان کرمانشاه به ایلام یا مبتنی بر دمکراسی مطلق است که در آن ما دو گاو داریم و باید از همسایه‌مان اجازه بگیریم که آنها را بدوشیم یا نه، و یا منطبق بر نگاه فاشیستی است که شیر گاوها را باید به آنها بدهیم و بعد آن را به خودمان بفروشند.
هرکدام از این‌ دو که باشد مسئولان کرمانشاه باید بدانند این سهم‌خواهی زورگویانه و آجر به آجر این نگاه ارباب رعیتی‌ ناآگاهانه‌ی آنها روز به روز بر دیوار نامهربانی بین ما و آنها می‌افزاید. باید بدانند درخت ناسیونالیسم غنچه می‌دهد اما میوه هرگز و لذا به نظر می‌رسد برای یادگیری به روز، این مسئولان نیاز دارند یک بار دیگر در کلاس درس تاریخ و جغرافی بنشینند و ما قول می‌دهیم ایاب و ذهاب کلاس را هم خودمان متقبل شویم به شرط آن که باز مردود نشوند.