دکتر نصرت الله حیدری استادیار دانشگاه آزاد اسلامی ایلام جنگ در اوکراین موجب تغییر در سیاست بازیگران بین المللی گردیده است .آنچه در این جنگ مشهود است واکنش و اقدامات طرفین منازعه است. روسیه اروپا را به قطع انرژی تهدید کرده است و متعاقب آن آمریکا و اروپا، بزرگترین تحریم های تاریخ را علیه روسیه […]

دکتر نصرت الله حیدری استادیار دانشگاه آزاد اسلامی ایلام

جنگ در اوکراین موجب تغییر در سیاست بازیگران بین المللی گردیده است .آنچه در این جنگ مشهود است واکنش و اقدامات طرفین منازعه است. روسیه اروپا را به قطع انرژی تهدید کرده است و متعاقب آن آمریکا و اروپا، بزرگترین تحریم های تاریخ را علیه روسیه اعمال کرده‌اند.

رویکرد آمریکا و اروپا در جنگ اوکراین نشان می دهد آنها راهبرد تازه‌ای را برای ایجاد تغییر در نظام بین الملل دنبال می نمایند و آن تمرکز بر” جنگ اقتصادی” است جنگی که قادر به فروپاشی روسیه و متعاقب آن در اقتصاد جهانی گردد. غرب با بهره گیری از ابزارهای اقتصادی بر آن است ضمن پیروزی بر روسیه، نظم مورد دلخواه خویش را در قرن بیست و یکم مستقر سازد.

آنچه در جنگ اوکراین مشهود است عدم تمایل آمریکا و غرب به جنگ مستقیم نظامی با روسیه است، البته آنها از اعطای کمک های مالی و نظامی دریغ نکرده‌اند اما راهبرد آنها عدم ورود مستقیم به جنگ بوده است، همانطور که اشاره شد راهبرد آمریکا و غرب تنبیه روسیه در بستر” جنگ اقتصادی “است، لذا بزرگ‌ترین تحریم‌های خود را بر روسیه اعمال کرده‌اند، تحریمهای که به قولی حدود ۲۷ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را تحت تاثیر خود قرار داده است .

دقت و تامل در رویکرد غرب علیه کشورهایی چون روسیه، ایران ،کوبا، چین، کره شمالی و سوریه نشان می‌دهد که تحریم اقتصادی و به عبارتی جنگ اقتصادی راهبرد اساسی غرب در شرایط کنونی برای فلج کردن و متوقف کردن کشورهای متخاصم است. تجربه جنگ اوکراین نشان می‌دهد که بازیگران بین‌المللی چون آمریکا و اروپا بر آن هستند در بستر جنگ اقتصادی به اهداف راهبردی خود برسد و نظم مورد دلخواه خویش را بر روابط بین‌الملل حاکم سازند .

 این جنگ را باید به عنوان آغازی بر یک نظم بین المللی جدید دانست . تجربه این جنگ می تواند زنگ خطری برای چینی‌ها به حساب آید ، زیرا امروز رقیب و دغدغه اصلی آمریکا ” چین ” است.هیچ بعید نیست امریکا با بهره‌گیری از این تجربه، جنگی را بر چین تحمیل ننماید. تمرکز آمریکا بر اختلافات چین و تایوان موید این امر است. در صورت وقوع جنگ میان چین وتایوان به دلیل درهم‌تنیدگی اقتصاد چین با آمریکا واروپا ، غرب می‌تواند با بهره گیری از راهبرد تحریم همه جانیه اقتصادی ، رشد اقتصادی چین را به عنوان رقیب نیرومند خود متوقف ساخته و چین را هم به سرنوشت روسیه گرفتار سازد و آن را به عنوان رقیب نیرومند خود از سر راه بردارد.

حجم تجارت چین وآمریکا از ماه ژانویه تا نوامبر سال۲۰۲۱ به ۶۸۲ ملیارد دلار رسیده است وچین را در ردیف شرکای تجاری اول امریکا قرار داده است،همچنین حجم تجارت چین با اروپا در سال ۲۰۲۱ به ۵۱۶ ملیارد دلار رسیده است واز آمریکا پیشی گرفته است. جنگ اوکراین را باید طلیعه یک نظم جدید بین المللی در بستر جنگ اقتصادی دانست.

کشورهای هدف آمریکا باید بتوانند با همکاریهای اقتصادی وکاهش وابستگی به دلار ویورو وابستگی خویش را به غرب کاهش دهند و با راهبرد خصمانه غرب در حوزه اقتصادی مقابله هدفمند نمایند.آسیا وآفریقا می تواند حوزه نفوذ اقتصادی برای رقبای آمریکا به حساب آید. خلاصه باید نگاه به شرق به عنوان یک واقعیت مورد توجه قرار داد وآن را در تمام ابعاد دنبال نمود.

  • نویسنده : دکتر نصرت الله حیدری