مثلث تعامل (توافق بُرد،بُرد،بُرد) دکتر سلام امینی در دوره جدید مذاکرات برجام،گرچه هنوز به انتهای خود نرسیده و هر روز اخبار شنیده میشود که در ایستگاه آخر هستیم اما به نظر میرسد که تا لحاظ شدن نقطه نظرات طرفین حاضر در مذاکره فاصله چندانی باقی نمانده باشد.در دور قبل مذاکرات برجام تحت عنوان ۵+۱ از […]

مثلث تعامل (توافق بُرد،بُرد،بُرد)

دکتر سلام امینی

در دوره جدید مذاکرات برجام،گرچه هنوز به انتهای خود نرسیده و هر روز اخبار شنیده میشود که در ایستگاه آخر هستیم اما به نظر میرسد که تا لحاظ شدن نقطه نظرات طرفین حاضر در مذاکره فاصله چندانی باقی نمانده باشد.
در دور قبل مذاکرات برجام تحت عنوان ۵+۱ از آن یاد می شد و در اواخر دولت قبلی دمکرات های آمریکا و سایر دارندگان حق وتو بعلاوه کشور آلمان با جمهوری اسلامی ایران به ثمر رسید،دیرزمانی نپایید که با روی کار آمدن جمهوری خواهان در آمریکا از درجه اعتبار ساقط شد و آقای ترامپ علاوه بر خروج از برجام ، تحریم های سنگینی مضاعف بر تحریم های قبلی برای جمهوری اسلامی وضع کرد.
و کشورهای باقی مانده در برجام ۴+۱ سه سال با وعده وعید عملا نتوانستند کاری را از پیش ببرند و بطور واضح نشان دادند بدون اجازه کدخدا فرمایشات آنان زائد و کاذب است.
بهرحال آقای ترامپ در انتخابات اخیر ریاست جمهوری طعم تلخ سیاست های نسنجیده و تندروانه خود را چشید که می تواند درس عبرتی برای سایرین نیز باشد.

اما در دور جدید مذاکرات و در شرایط جدید ،وضعیت بطور قابل ملاحظه‌ای متفاوت است.
تندروان آمریکا جای خود را به میانه روان داده اند.
در ایران اصلاح طلبان با اصول گرایان جابجا شده اند.
سه کشور اروپایی انگلیس ،فرانسه و آلمان بواسطه استمرار جنگ روسیه-اوکراین، دچار بحران شده اند و به نظر میرسد مقداری منافع محور شده اند.
روسیه درگیر جنگی تمام عیار با یکی جماهیر قبلی و هم پیمان و همسایه خود شده است که در ظاهر با یک کشور در حال جنگ است اما در واقع با ساپورت مالی و تکنولوژیکی بلوکی از کشورهای اروپایی و امریکا در حال جنگ است که امیدی به خاتمه آن در کوتاه مدت متصور نیست.
در این بین تنها کشور چین است که بواسطه بُعد فاصله از قاره اروپا و سرگرم بودن به اجرای برنامه های اقتصادی خویش و محاسبه معادلات بین المللی ،نه تنها آسیبی از بحرانهای موجود احساس نکرده است ،چه بسا که بی سروصدا و خیلی آرام تهدیدها را نیز به فرصت برای خود تبدیل نموده است.

حال نیازمندی کشورهای مختلف مذاکره کننده در برجام به گونه ای است که:

اولا آمریکا در این برهه زمانی انتخابات کنکره بتاریخ ۸ نوامبر ،۱۷ آبان سال جاری در پیش روی خود دارد و در حال حاضر حزب دمکرات با داشتن ۲۲۱ کرسی در مجلس نمایندگان اکثریت مطلق ، و داشتن ۴۸کرسی در مجلس سنا اکثریت نسبی را داراست و سیاستمداران دمکرات قطعا بدنبال حفظ یا افزایش تعداد نمایندگان خود برای غلبه مطلق در کنگره هستند که قدرت بلامنازع در قانون گذاری و اجرا و پیشبُرد سیاست هایشان باشند.
از جانب دیگر بواسطه جنگ اوکراین ، مشمول بحران انرژی هستند هرچند که بواسطه دارا بودن منابع انرژی ،خود مستقیما آسیب کمتری دیده اند اما موقعیت هم پیمانان آنها در اروپا با مشکلات جدی سوخت برای زمستان در راه ، مواجه است.
لذا آمریکایی ها بشدت نیازمندند که با توافق جدید برجام ،بعنوان دست آوردی برای انتخابات آتی خود بهره برداری لازم بنمایند.

دوم اینکه:
در شرایط فعلی بواسطه جنگ اوکراین ،کشورهای اروپایی ،بصورت جدی در معرض بحران سوخت و غلات و حتی بعضی اقلام غذایی هستند ، که شرایط موجود آنها را به پیگیری جدی مذاکرات وا میدارد، چراکه آنها بوضوح میدانند که بحران غله و غذای خود را ممکن است بتوانند از طریق کشورهایی همچون استرالیا و آرژانتین و برزیل و غیره جایگزین بنمایند، اما در بحث سوخت و انرژی وضعیت به اینگونه نیست و مردم اروپا ۴ ماه مانده به شروع زمستان ، از ترس سرمای شدید پیش رو به خود می لرزند، و از همین الان شاهد تظاهرات اعتراض آمیز در نقاط مختلفی از ممالک اروپایی هستیم، لذا به نفع کشورهای اروپایی هست که برجام جدید به فرجام برسد. و آنها بتوانند جایگزین مناسبی در بحث انرژی برای خود چه بطور مستقیم و چه بضورت غیر مستقیم بیابند.
مضافا اینکه در حال حاضر ظرفیت تولید نفت اوپک ۳۰ میلیون بشکه در روز است که سهمیه ایران در حدود دو و نیم میلیون بشکه است اما بواسطه شکست برجام قبلی و تحریم های سنگین آمریکا ، عملا ایران از استفاده ازاین ظرفیت محروم مانده است ، گرچه ایران در سنوات گذشته بصورت غیررسمی به فروش نفت ادامه داده است اما این امر مستلزم هزینه و استرس زیادی در شرایط تحریمی می باشد.
ناگفته نماند پس از اعمال تحریم های ظالمانه و خروج ایران از بازار رسمی فروش نفت، کشورهای عربستان و امارات و تا حدودی روسیه جای خالی ایران را در بازار رسمی پُر کردند و حتی عربستان اعلام کرد، که کل نیاز بازار را پوشش خواهد داد اما زیرساخت های آن ،عملا اجازه عملیاتی شدن ، آن ادعا را ندادند، و از جانب دیگر ظرفیت زیرساخت های تولید نفت اوپک نیز محدود است و به یک باره نمی تواند چند میلیون بشکه وارد بورس بین المللی نماید ، و روسیه هم به دلیل تحریم های شدید توان عرض اندام در بازارهای رسمی نفت را ندارد. و مجبور است نفت خود را چند ده دلار زیر قیمت جهانی با مکانیسم دور زدن تحریم ها بفروش برساند.
لذا ایران با داشتن و توسعه زیرساخت های خود در سنوات اخیر امروزه میتواند حدود ۳میلیون بشکه نفت و چند برابر آن، فرآورده های نفتی را به بازار عرضه نماید که می تواند فرصت مناسبی هم برای ایران در تحریم و هم برای اروپای بحران زده باشد.

سوم اینکه:
دولت نوپای آقای دکتر رئیسی، گرچه تحقق آرمانها و اهداف دولتش را به توفیق در برجام گره نزده است اما با تجربه یکساله بوضوح میداند که برای فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم ،بایستی تعامل با دنیای آنسوی مرزها را تعالی بخشد و دیوار بلند تحریم ها را فرد بریزد و درب بازارهای منطقه ای و جهانی را بسوی دولت انقلابی خود بگشاید چرا که در این صورت است که میتواند بر اهداف دولت خود فائق آید که این امر مستلزم شناخت مشکلات و موانع داخلی و خارجی است که ظاهرا دولت فعلی به آن شناخت پیدا کرده است و در همین اینجاست که ضرورت مذاکرات برجام عیان شده است.
همانطوریکه در صدر هم اشاره کردم انتخابات کنگره آمریکا در آبان ماه سال جاری انجام میشود و آنها نیاز دارند که از توافق برجام بعنوان دست آورد دولت بایدن و هم حزبی های دمکراتشان برای حفظ و یا افزایش تعداد کرسی ها در مجالس نمایندگان و سنا ،بهره برداری نمایند.
لذا در این موقعیت زمانی ، زمان شناسی فرصت، میتواند کارساز باشد.
آمریکائیها نیاز به رای دارند،اروپایی ها دچار بحران انرژی هستند و نیاز به سوخت مورد نیاز دارند و ایران با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کند اما در این بین مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم ایران مقوله جدیدی نیست و چیزی است که سالها به وضعیتی مزمن درآمده است .
لکن پدیده اروپا ،پدیده ی جدیدی است و سازگاری با آن در کوتاه مدت کار مشکلی است.
ولی درست است که پدیده آمریکایی ها چیز جدیدی نیست و هر دوسال یکبار تکرار میشود اما در هرصورت، در دوماه آینده نیازی مبرم و فوری و ضروری برای آنان بشمار می آید.
لذا اگر توافق تا اواخر مهرماه سال جاری و حدودا سه هفته قبل از انتخابات صورت پذیرد آنها میتوانند برای تبلیغات انتخاباتی و مصرف داخلی به سود خود بهره برداری نمایند و ایران هم میتواند به حداکثر امتیازات ممکن در توافق نائل آید و به بازار انرژی برگردد و بشکل مستقیم و غیرمستقیم بخشی از سوخت مورد نیاز اروپا را تامین کند.
لذا در صورت انجام چنین توافقی در شرایط فعلی میتوانیم از آن بعنوان توافق بُرد،بُرد،بُرد یاد کنیم.
هرچند که در بدبینانه ترین حالت، عمر توافق ممکن است دوسال و تا پایان دوره ریاست جمهوری آقای بایدن باشد، لکن دولت سیزده نیز می تواند در این فرصت دوساله خیلی از برنامه های مورد نظرش را تا پایان سال ۱۴۰۳ جلو ببرد و خود را برای انتخابات و تشکیل دولت چهارده هم در سال ۱۴۰۴ آماده نماید.