ایلام نو حیدر داودی  /”سیا سیاهای خومون ، غریبە نیاد داخلمون”، این بیت اگر چە بیتی عامیانە بود اما یادآور این می‌باشد “قهرمان کسی است کە برخلاف جریان آب شنا کند”
در فقرەی قدرتمندان، اهالی خارج از جماعت “کاست قدرت” یا “دایرەی بستەی قدرت” مردمانی بدون ثروت و بدون قدرتند و یا آرمانگرایانی کە در برابر اهل قدرت و اهل ثروت می‌ایستند.

دولت آقای رییسی، با برخی  انتقادهایی کە بر آن وارد است، یک ویژگی عمدە دارد و آن در افتادن با روسیاهانی بود کە با تز “سیا سیاهای خومون”، دایرە ثروت و قدرت را چنان تنگ کردە بودند کە کل ثروت رانت‌آوردەی مملکت در اختیار “چهار درصدی”ها متمرکز شدە بود.

در این نوشتار سعی بر گل و بلبل نشان دادن اوضاع نداریم اما میخواهیم بگوییم ،فشار مضاعف اقتصادی و تمامی تنگتاها، حافظەی تاریخی ما را پاک نکردە کە از یاد ببریم رییس‌جمهوری کە صورتجلسەی گران شدن بنزین را امضا کردە بود، لنگ ظهر جمعە کە از خواب شدە، بە خندە و تمسخر بگوید “من هم از خواب بیدار شدم و دیدم کە بنزین گران شدە”
و آنقدر آلزایمر سیاسی نگرفتەایم کە از یاد ببریم وزیر بهداشت دولت قبلی بە فرماندار و مردم بدرە کە فقط یک آمبولانس را برای شهرستان خود خواستند ناسزا بگوید و بگوید کە تو خفە شو و بدتر اینکە همین وزیر کە ادعای دست‌پاکی داشتە بلافاصلە بعد از اتمام وزارت، بزرگترین بیمارستان شخصی در کشور عمان کە خود سهامدارش است، افتتاح کند

و سکانس‌های این سریال تکراری را پدرخواندەهای پشت‌صحنە برای دهەهای متمادی چنان گرداندند و عقربەها را چرخاندند کە کودکان جوان شدند و جوانان پیر و پیران افتادە و صدالبتە آقازادە آقا و آقاتر

دل با زبان و گفتار با رفتار یکی نبود و همسایە با همسایە بد بود و تفرقەاندازان بر همەجا چیرە

 ابراهیمی خارج از این دور تسلسل باطل برخاست و بت‌های خودساختە را یکی یکی شکست و کاهنان فتنەگر را کنار زد و آفتاب آمد دلیل آفتاب
 مروز کشورهای همسایه یکان یکان پرچم ما را بە نام صلح برافراشتند و “پیمان صلح با ابراهیم راستین” را بستند   تا آرامش برای سرمایەگذاری جای سرمایەگذاری برای تنش و چرخاندن چرخهای زندگی جای چرخاندن چرخ‌دندەهای بی تدبیری را  بگیرد و  امروز از تنگە هرمز تا تنگەی پاناما و از خلیج فارس تا خلیج عدن و خلیج مکزیک همه حیات خلوت ایران مقتدر  است.

دو سال گذشت و در این دو سال، بجز ایران، ایلام مهد تمدن ایران باستان و جگرگوشەی ایران نوین، خستە از محرومیت های دهەها و قرنهای متمادی، دلشکستە از شکستگی های قامت پدرانی با دستهای خالی و مادرانی با سفرەهای خالی‌تر و گوش هایی کر از فرط شنیدن گفتاردرمانی‌های  پیاپی، امروز استانداری را تجربە کردند کە بیش از ۸۰ بار و با سفرهای پیاپی کاردرمانی را جایگزین گفتاردرمانی کرد تا شاخص‌های استانی بهبود یابند و زیرساخت ها را می سازد تا مردم برساختەهای ذهنی خودساختەای چون “ما می‌توانیم” را باور کنند.
قطعا آینده امیداور کننده و  گشایش در کار مردم با شدت بیشتر  انجام‌می شود.